محمدمهدی آقا و نگار جون

لطیفه ی 3

1392/9/14 16:13
نویسنده : محمدمهدی
363 بازدید
اشتراک گذاری

اطلاع دادن

حمید دریک تصادف زیر ماشین رفت و له شد. احمد دوستش مامور

شد که این خبر را طوری به زنش بدهد که از ترس وناراحتی سکته

نکند. به این منظور به خانه ی دوست مرحومش رفت و در زد.

وقتی زن حمید در راباز کرد احمد گفت آیا شوهر شما کوتاه و لاغر

بود؟ خانم گفت بله چطور؟ 

احمد گفت متاسفانه حالا دراز و پهن شدهقهقههقهقههقهقهه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

عمه زری
12 آذر 92 20:46
ایول . خیلی باحال بود
محمدمهدی
پاسخ
مگه می شه جوک های من باحال نباشه؟
زهرازری
18 آذر 92 11:53
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک بیا وبلاگو چک کن که صد سال زنده باشی
محمدمهدی
پاسخ
تولد تولد تولدم مبارک مبارک مبارک تولدم مبارک اومدم وبلاگو چک کردم که صد سال زنده باشم
زهرازری
18 آذر 92 11:53
با یه شعر جدید آپم وقت کردی بیا نظر بده عزیزم
محمدمهدی
پاسخ
چشم همین الان می رم تو وبلاگتون
عمو مسنن
19 آذر 92 11:29
تولدت رو مجدداً بهت تبریک میگم همیشه شاد و سلامت باشی
محمدمهدی
پاسخ
ممنونم.چرا نمی یاین مشهد؟ با خانواده بییاین مشهد خوش حال می شیم.
بابات
22 آذر 92 9:57
تولدت بازم مبارک پسرم[] جک قشتگی گذاشتی. خیلی خندیدم. مراقب باش که به قول عمو مسنن دچار لجام گسیختگی وبلاگی نشی و مشقای روز جمعه تو اول بنویسی و بعد بیای وبلاگ. آفرین پسر گلم
محمدمهدی
پاسخ
ممنون ای بابا شماهمش می گین لجام گسیختگی. چشم اول مشق می نویسم صبر کن ببینم من که همیشه اول مشق می نوشتم
خاله سوسکه
22 آذر 92 10:00
از وبلاگت خیلی خوشم اومد پسر کوچولو بازم از این مطالب قشنگ بذار. ضمنا از شعری که حفظ کرده بودی خیلی کف کردم. اگه بازم شعری رو حفظ کردی برامون بذار توی وبلاگت. بای
محمدمهدی
پاسخ
سلام ببخشید نشناختم خاله سوسکه یعنی چی باشه شعر هم می زارم
طوفان
24 آذر 92 19:03
چقدر اولش خشن بود ولی در کل قشنگ بود و خیلی خندیدم. مرسی رفیق
محمدمهدی
پاسخ
جک واسه خندیدنه نه واسه ی ترسیدن کجاش خشن بود؟
سعید
24 آذر 92 19:05
بابا تو دیگه کی هستی. چقدر جک های باحالی می ذاری. دمت گرم!
محمدمهدی
پاسخ
سلام بابا من دیگه کی هستم چه قدر جک های باحالی می ذارم دمم گرم
پریا خانم
24 آذر 92 19:06
من از این دور و برا رد می شدم که رسیدم به وبلاگ تو. به نظرم هم اسم وبلاگت و هم مطالبش جالبه. ضمنا عکس بابابزرگت هم خیلی خوشگله. خدا بیامرزتش.
محمدمهدی
پاسخ
پس لطفا بازم از این دور و بر ردشین
fhk,
25 آذر 92 12:03
انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده -زندگی کتابی است پر ماجرا ، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز -همیشه یادمان باشد که زندگی پیمودن راهی برای رسیدن به خداست و قدم هایمان باید طوری باشد که حتی دانه کشی زیر پایمان له نشود
محمدمهدی
پاسخ
ببخشید هیچ کدوم از حرف هاتونو نفهمیدم.
banoo
25 آذر 92 12:06
سلام واقعا شما 9سالته؟
محمدمهدی
پاسخ
سلام نه الان 18 روزه که 10 ساله شدم
sareh
15 دی 92 11:45
فوق العاده بود
محمدمهدی
پاسخ
مرسی